آسمون دلدادگی | ||
|
نمـــی دونم چه ســـری داره! اسم كوچیکـم هــزار بار هم گفته شه... اما به پای یكـ بار گُفتن تـو نمی رسه... بعضیارو هرچقدر هـم که بخوای؛ “تموم” نمی شن. همش به آغوششون بدهکار میمونی! سکوتشون خالی میکنه دل آدم رو … آرامش صدایشون رو کم میاری! هر دم هر لحظه “کم” میاریشون … گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن... میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری... اما یه نگاه گنگ رو تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!! اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ... آخ که چقدر کم دارمت... یاحق
نظرات شما عزیزان: صخره
ساعت21:34---12 شهريور 1392
اکاش میتونستم سرانگشتاتو روی پستی و بلندی دلم بکشم تا بخونی خط بریل دلمو
بخونی که چقدر دلم برات تنگ شده دلتنگیامو با خط بریل برات نوشتم تا بدونی این دل بخاطرت حاضره هر کاری بکنه کاش تو هم بعد از خوندن این دلتنگیا فقط دستمو فشار بدی و بگی خوبم نگران نباش ای کاش میتونستم باور کنم که خوبی پاسخ:بذار به آسمون برسه بلندای آرزوهات... امید دیگه ای باشه. استواری شانه هات .... پشت به دیروز به سوی فرداها باش.... که من اینجا با تو هستم رفیق .....لحظه هات پراز آرامش |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |